۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

برگزاری کنفرانس سرتاسری هزاره ها



دنیای امروز ساختۀ دست‌های به هم پیوسته و زادۀ همکاری‌های به هم بستۀ انسانهای ساکن آن است. اگر جامعه‌ای ساخته شده است به این دلیل است که مردمان آن جامعه توانسته اند دست به دست هم دهند و با هم یکجا کار کنند. آنچه همکاری نامیده می شود زیر بنای تحول مثبت و تغییر در وضعیت زندگی بشر را تشکیل می دهد. همبستگی، همدلی و هکاری نیاز مبرم امروز جامعۀ مانیز هست. جامعه‌ای که درون بحران بسیار عمیق و تهدیدات گستردۀ دشمن قراردارد. 
تهدید به ویرانی از بیرون و تهدید تهی دستی مالی از درون دو عامل کلیدی ضعف جامعۀ مارا تشکیل می دهد. هردو تهدید تنها زمانی می 
تواند مرتفع شود که ما بتوانیم دست به دست هم گره زنیم. اما، هنوز این سوالات وجود دارد که چگونه می توانیم با هم متحد شویم و چگونه می توانیم، همدیگر را یاری رسانیم؟ کی‌ها باید گام اول را بردارند و در کدام عرصه‌ها باید گامهای عملی برداشته شود؟ در کدام حوزه‌ها بیشتر به کمک همدیگر نیاز داریم؟ 
بیائید به این سوالات پاسخ بدهیم. پاسخ‌های این سوالات را بیائیم مشترکاً دریابیم. پاسخ هایی که بتوانند قانع کننده باشند. 
به این منظور عده از فعالان و نخبه گان و آگاهان به زودی کنفرانس در ا سکیپ در نظر دارد از اندیشه‌های شما جوانان درد آشنا صمیمانه .استقبال میگردد  

۱ نظر:

  1. سلام خدمت تمام دوستان!
    با ابراز نظریه کوچک خود میخواهم مسوولیتم را درقبال خودم خدمت شما به اشتراک بگذارم.
    به هر عنوانی جامعه ی که سالها قطره ی از آزادی نچشیده باشد طعم آزاد و آباد بودن را حس نمیگند. بنابرین جامعه هزاره که سالها روبرو با موازین سیاسی درپی آزادی و خوشبختی است یکی از جوامع ایست که همینگونه آزادی مطلق را حس نکرده است. صدها سال حکومت از اقوام دیگر افغانستان بوده و گوشه ی از حکومت های قبل ما دستمال از هزاره ها نبوده است بدینصورت از پشتیبانی کردن سران و بزرگان چیزی بدست ما نمیاید همانگونه ی سالها در پی آن بوده ایم. یک نتیجه قطع چالش های ملوک الطوایفی در منطقه(قدرت ضعیف) که تاجایی در اکثر مناطق به نابودی است. دوما اینکه به هیچ عنوانی کسی رهبر نباشد مگر اینکه خود به انتخاب او نپرداخته باشیم(از اصطلاح آخندیزم آگاه باشیم)
    نظرم را نتیجا بطور خلاصه مینویسم اینکه قدرت مردمی به اصطلاح عامیانه قدرت خداست. درین جا، جا دارد بگویم که سیکنال دهنده ی(سازمان های بیدار کننده) پایگاه دربین مردم گیرد که همان اندیشه ی آبادی، آزادی، پیشرفت و روی آوردن جوانان(تخصصی بودن رشته های شان) محرک سازد. تا بتوانیم مردم هزاره را به یک واحد قدرت اجتماعی مبدل سازیم.
    تشکر...

    پاسخحذف