نویسنده: مهدی هزاره |
در تاريخ حوادث به وقوع پيوسته اند که هر کدام شان در مقياس هاي مختلف از ارزش هاي ويژه اي برخوردار بوده اند. يکي از اين حوادث مهم ، ظهور ابرمردي به نام مزاري بود که در قلب خراسان زمین ظهور کرد مزاری از نسل آفتاب و مردان شاهان تاریخ بود که عصای موسی وقرآن خاتم النبیّن وذولفقارعلی وحلم حسن و خون حسین در رگ داشت.
او آفتاب وار تابیدن را شروع کرد درزمان که مردم این سرزمین در غرق ظلم دکتاتوری ،استبداد، نا برابری ،جاهلیت و تعصباتی مذهبی و قومی قرار داشت.
آری !
بابه مــزاری بعد ازقرن ها باشعاری عدالت خواهی و برابری از بین ملیت های مظلوم و بی دفاع که قرنها در زیری ظلم ،نابرابری و محرومیت قتل عامهای بزرگ زندگی میکرد، و سالها دکتاتوران زمان این مردم را فقط ریسمان به دوشان و بردگانی ساخته بود که در بازار های هندوستان و دیگر کشور های همسایه به فروش مرسید.
و در مراکز کشور فقط برده وارانه زندگی میکرد و جوالی گیری را فقط لیاقت مردان وکالاشوی و برده گی را لیاقت زنان این مردم میدانیست.
و جّباران این زمان از زمینهای بابای و اموال شخصی خود این مردم مالیات جمع مینمود و آنقدر روحیه این مردم را با قتل عام های عظیم و تصرفات زمین هایش سوختاندنی خانه هایش و هزاران جنایات دیگر بر این مردم شکسته بود که اکسر مردم توان حرف زدن و هیچ انگیزه ای دفاع از حق و حقوق خود نداشت به جز از چند تا شاه مردان تاریخ و دلیران بومی هزارستان که با خونی پاکش غرور پاک و بلند هزاره را زنده نگهداشتند.
شهید ملی استاد عبدالعلی مزاری با سالها زندگی کردن درکنار مردمش و آشنا شدن با بشتر از نقاط هزارستان وادارش کرد تا برای به وجود آوردن یک تغیر و حویت بخشیدن هزاره و انگیزه دادن مردمش برای به دست گرفتن سرنویشت خود شان، افغانستان راترک گفته به قصد فراگیری علم و دانیش بشتر، مزاری با سالها تحقیق و مطاعله آشنای کامل با سیاست های آنروز پیدا کرده و در اوج تنیش های جهادیون برگشت و جوان مردانه در کناری برادرانش به جهاد شروع کرد تا پیروزی را نصیب این سرزمین نمود.